او كه دردمندانه همه را دوست داشت

آیت الله طالقانی؛ مبارزی اخلاق گرا و دردمند

علیرضا كفایی
کد مطلب: 40006
 
تاریخ انتشار : جمعه ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۴۷
آیت الله طالقانی نه فقط یک شخصیت تاریخی و یا مبارزی نستوه و یا عالم دینی است، او در عین حالی که همه اینها بود یک راه بود، نشان بود، یك هدایتگر واقعی بود. قامتی بود که خود را فرو می کوفت و رنج می کشید و دردمندانه همه را دوست داشت که دیگران در نظرش "اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق" بودند.
آیت الله طالقانی؛ مبارزی اخلاق گرا و دردمند
 
انسان در گستره تاریخ مقاطع گوناگونی را از سر گذرانده و حکایتهای بسیار و روایتهای فراوان از خود به یادگار گذاشته است اما آنچه ماندنی تر و ستوده بود همانا خدمتی بود که به همنوع شد. آنان که تاریخ ساز شدند در اندیشه نام و نان خود نبودند بلکه درد رهایی و خوب زیستن دیگران و خدمت به همنوع را داشتند.
آیت الله طالقانی نه فقط یک شخصیت تاریخی و یا مبارزی نستوه و یا عالم دینی است، او در عین حالی که همه اینها بود یک راه بود، نشان بود، یك هدایتگر واقعی بود. قامتی بود که خود را فرو می کوفت و رنج می کشید و دردمندانه همه را دوست داشت که دیگران در نظرش "اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق" بودند.

چه بسیار انسانهایی که تاریخ ساز و منشاء تحولی شدند و به نیکی از آنها یاد میشود اما در زمان و تاریخ خود ماندند و یا در ازمنه پس از خود، هم نظر و آرایشان و هم شخصیتشان مورد نقد قرار گرفته است. از نقد آثار گریزی نیست که در حرکت بسوی تکامل البته آرای پیشینیان نقد میشود و طالقانی هم از این قاعده مستثنی نیست اما شخصیت وی و آثار وجودی اش نقد پذیر نیست و راز آن هم اخلاق گرایی و کنشهای درونی انسان دوستانه و فهمیدن ورای دانستنهایش بود.

هر کس با هر نوع مسلک و فکر و اندیشه ای به راحتی با شخصیت طالقانی ارتباط برقرار می کند و او را دلسوز و هدایتگر خود می یابد. این مغناطیس وجودی وجه بارز و برجسته شخصیت طالقانی است. پیامبرانه رفتار می کند هم در مبارزه و هم در مطالعه و هم در محراب عبادت و هم در مجرای امارت، هیچ صحنه و عرصه ایی در سیاست و اجتماع و در خلوت و جلوت برایش خالی از خدا و انسان نیست و در همه صحنه های زندگی وجود خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار و بیان و کنش و واکنش خود می بیند لذا سکینه و آرامش درونی دارد ، عصبانی و خشن نیست، بشیر است و نذیر، مهتدیان را به سیر آفاق و انفس فرا می خواند و مبتدیان را به تامل و تفکر.

طالقانی از دانستن محض فراتر رفت و به درک هستی رسیده بود فرق است میان دانستن و فهمیدن، دانستن نیازمند آموختن است و مرارت عقل برای یادگیری. فهمیدن همه وجود آدمی را به چالش می کشاند و درگیر می کند. در دانستن باید جزء به جزء و مرتبه به مرتبه آموخت باید علم تفسیر آموخت تا مفسر شد باید فلسفه آموخت تا فیلسوف شد باید علوم پایه را فرا گرفت تا عالم شد اما فهمبدن ادراکی درونی و شهودی کل نگر و ذو مراتب و سفری آگاهانه از خلق تا خالق و برگشتی عاشقانه از خالق تا خلق برای رسیدن و رساندن دیگر انسانها به کمال است و در این نگاه همه بشر ارج و قرب دارند که گمراهان هم بندگان خدایند و نیازمند هدایت و پیامبران هم مبعوث شدند تا بشر را از ظلمت گمراهی نجات دهند و به کمال لایق رسانند که اگر همه بشر هدایت یافته بود ارسال رسل بلا موضوع بود و ثواب و عقاب بی معنا و آیت الله طالقانی از مرز دانستن گذشته بود و وجودش سرشار از فهم و درک کل هستی به نسبت ظرفیت وجودی اش شده بود و از اینرو کار پیامبرانه می کرد. نه یک تماشگر بیرونی و بی دغدغه به زندگی انسانها که مربی رشد و کمال و رهانیدن آنها از فقر و ظلم و طلایه دار بیداری و آزادی و فلاح و رستگاری اشان بود.

در تحلیل شخصیت آیت الله طالقانی و مبارزاتش نکته ای که گاه مغفول می ماند الگو بودن او برای همه مبارزان است و راز این که چرا چنین شخصیتی با وجود آنکه عمر زیادی پس از انقلاب نداشت و در قبل از انقلاب و پس از آن و تا همیشه الگوی مبارزان خواهد بود همان پیامبرانه رفتار کردن و دردمندی و اخلاق مداری و فهمیدن ورای دانسته ها بود. شهید مطهری در ماجرای اختلافی در مورد حسینیه ارشاد به نقل از دکتر محمد مهدی جعفری که اشاره می کند «... رفتیم منزل حاج آقا تحریریان، آقای مطهری هم بود. اما دکتر نیامده بود. ما گفتیم: جناب آقای مطهری، ما نه در فضیلت و سوابق و علم شما تردید داریم؛ نه در مقام و موقعیت دکتر شریعتی. خودتان هم دکتر شریعتی را خوب می شناسید. شما منصفانه بگوئید ما حرف خودتان را قبول داریم؛ این نهضت جدید نوگرایی دینی که الان انجام گرفته، شما بیشتر در آن نقش دارید یا دکتر شریعتی ؟ آقای مطهری گفت: نه من، نه دکتر شریعتی! ما هر دو پیرو بازرگان و طالقانی هستیم. این راهی بود که این دو بعد از شهریور ۱۳۲۰ در پیش گرفتند.»

در واقع مرحوم آیت الله طالقانی به مبارزان و متفکران نو اندیش دینی جرات دانستن و فهمیدن آموخته بود و حتی در درسهای زندان و در تفسیر قرآن و در آثاری که از او بجای مانده فهم زمان و مبارزه رهایی بخش و معطوف به آزادی و تکامل بشر برجسته و الگو برداری دیگر انقلابیون از وی غیر قابل انکار است. جامعه ما و انقلاب ما نیاز به وجود و شناخت طالقانی دارد و باید این سرمایه عظیم و الگوی مبارزه حق طلبانه و ندای ماندگار انسان دوست و اخلاق گرا روز به روز به جوانان و اندیشمندان و مبارزان راه حق شناسانده شود. روحش شاد و یادش گرامی.