کد مطلب: 48848
 
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۳
شهرزاد با شعار «در تندباد حادثه، “عشق” اولین قربانی است.» به قلم نغمه ثمینی و حسن فتحی نوشته شده است. آنچه مشهود است، «شهرزاد» که از آن به عنوان بزرگ‌ترین پروژه تاریخ شبکه نمایش خانگی یاد می‌شود توانسته در همین قسمت‌های اولیه مخاطبان زیادی را به گیشه‌های سوپرمارکتی بکشاند.
 
به گزارش ایران خبر،سریال شهرزاد که کارگردانی و نویسندگی آن توسط حسن فتحی انجام شده است با عرضه در نمایش خانگی در ۲۶ قسمت توزیع می گردد.
 
این سریال بر اساس مستندات ساخته شده اما داستان آن تمام ویژگی های یک اثر جذاب نمایشی را داراست. مخاطب می تواند با تماشای این سریال گوشه ای از پشت صحنه واقعه ۲۸ مرداد را تماشا کند ، در معرفی سریال می خوانیم  در تندباد حادثه، عشق اولین قربانی است و شهرزاد این را به خوبی ثابت می کند.

داستان این مجموعه شبکه نمایش خانگی در سال ۱۳۳۲ رخ می دهد. داستان شهرزاد بیشتر مضمونی رمانتیک دارد و می‌ توان آن را ملو درامی عشقی – جنایی تعریف کرد.

روزنامه ابتکار درباره شهرزاد نوشت: این روزها از کنار هر مغازه سوپری که گذر کنید با پوسترهایی از بازیگرانی هم‌چون ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، مصطفی زمانی و علی نصیریان مواجه می‌شوید که با خطی خوش بر روی آن نام «شهرزاد» می‌درخشد.سریالی که در ابتدا قرار بوده با نام «روزی روزگاری عاشقی» روانه بازار شود.
کارگردانی این سریال را حسن فتحی به عهده دارد و تهیه کنندگی آن را محمد امامی و سید محمد هادی رضایی انجام می‌دهند.

بازیگر نقش شهرزاد را ترانه علیدوستی ایفا می‌کند. این سریال روایتی عاشقانه و تاریخی از دهه 30 ایران است. تلفیقی که در نگاهی تاریخی به ژانری عاشقانه می‌پردازد و یا فراتر از آن یک مضمون عاشقانه است در سایه احوالات سیاسی آن دوران.

شهرزاد با شعار «در تندباد حادثه، “عشق” اولین قربانی است.» به قلم نغمه ثمینی و حسن فتحی نوشته شده است. آنچه مشهود است، «شهرزاد» که از آن به عنوان بزرگ‌ترین پروژه تاریخ شبکه نمایش خانگی یاد می‌شود توانسته در همین قسمت‌های اولیه مخاطبان زیادی را به گیشه‌های سوپرمارکتی بکشاند.

*آنچه در نه قسمت اول گذشت...

«شهرزاد» که پس از اتفاقات ملی شدن صنعت نفت و هم‌زمان با کودتای ۲۸ مرداد اتفاق می‌افتد. حول زندگی عاشقانه شهرزاد(ترانه علیدوستی) و فرهاد(مصطفی زمانی) آغاز می‌شود. زندگی شهرزاد تحت تصمیمات شخصی به نام «بزرگ آقا» با بازیگری متفاوت و چشمگیر بازیگر فیلم‎سینمایی “گاو”، علی نصیریان قرار می‌گیرد.

بزرگ آقا فردی قدرتمند و ثروتمند است و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ عملی کوتاهی نمی‌کند. این سریال 60 دقیقه‌ای که بخش زیادی از آن حول شهرزاد، فرهاد و قباد(شهاب حسینی) و مثلث عشقی ناخواسته‌ای که بین آن‌ها شکل گرفته است، می‌چرخد تا به امروز با پخش نه قسمت از آن در شبکه نمایش خانگی، توانسته دغدغه هفتگی بسیاری از مردمان ایران زمین شود.


در ادامه سریال، شهرزاد به ازدواج اجباری با قباد، داماد آقا بزرگ تن می‌دهد و این یکی از نقاط عطف فروش فوقالعاده این سریال در قسمت‌های 6 و7 بوده است. فروش این سریال به قدری در بین مردم همه گیر شده است که تهیه کنندگان و موسسه پخش این سریال دست به بازنشر دوباره برخی از قسمت‌های اولیه این سریال زده اند. باید نشست و دید در قسمت‌های بعد «شهرزاد قصه گو» چه قصه‌ای برای گفتن دارد.

*شهرزاد جای فاطما گل را می گیرد!

حسن فتحی که سریال‌های معتبری همچون «پهلوانان نمی‌میرند»، «شب دهم»، «میوه ممنوعه» و «مدار صفر درجه» را در کارنامه خود دارد. اینبار نیز نام او و فیلمش بر سر زبان‌ها افتاده و در هشت هفته اخیر بار دیگر خود را به عنوان یکی از کارگردان‌های تراز اول کشور مطرح کرده است.

 از دیگر نقاط قابل توجه در سریال‌های ساخته شده توسط فتحی می‌شود به موارد زیر اشاره کرد. گویا فتحی بازیگرانی محدود را می‌پسندد و از آنان در سریال هایش استفاده می‌کند.


به طور مثال علی نصیریان در میوه ممنوعه، شهاب حسینی در مدار صفر درجه و چندین مورد دیگر که به سادگی می‌توان یافت. این موضوع نه تنها باعث ضعف نبوده بلکه موفقیت‌های مکرر فتحی در سریال‌های مختلف نشان از حساسیت‌های این کارگردان در انتخاب بازیگر دارد.

هرچند ورود برخی چهره‌های سوپراستار سینما به سریال نیز بر نقاط قوت این سریال افزوده است. باید دید فتحی که نویسندگی سریال را نیز به عهده دارد در 18 قسمت باقیمانده چه برنامه‌هایی برای «شهرزاد» خواهد داشت.
 از نکات دیگر این سریال می‌توان به تیم تهیه کنندگی آن اشاره کرد. سرمایه گذار این سریال 26 قسمته را سید محمد هادی رضوی به عهده دارد.

او در گفت‌وگو‌های خود عنوان می‌دارد که سریال شهرزاد باید جای «فاطماگل» را بگیرد. فاطماگل نام سریالی ساخت ترکیه و ماهواره‌ای بود که مدتی به طور وسیع مورد توجه هموطنانمان قرار گرفت.

*پرویز پرستویی: از شهرزاد لذت بردم و بی صبرانه منتظر قسمت بعدی آن هستم

پرویز پرستویی ستاره بی چون و چرای سینمای ایران در مطلبی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد گفته بود؛ از سریال «شهرزاد» لذت بردم و بی صبرانه منتظر قسمت بعدی این سریال هستم. گفتنی است؛ حسن فتحی کارگردان شهرزاد با ارسال هفت قسمت اول سریال برای پرویز پرستویی او را ترغیب به دیدن شهرزاد کرده است.


از دیگر بازیگران سریال شهرزاد می‌توان به محمود پاک نیت، مهدی سلطانی، پریناز ایزدیار،ابوالفضل پورعرب و جمشید هاشم‌پور اشاره کرد. جمشید هاشم پور که از بازی در هر نوع سریالی امتناع می‌کرد اینبار دل به دریا زده خود را به فیلمنامه حسن فتحی سپرده است.

*دوجین ستاره در یک سریال

مجله سینما درباره شهرزاد می نویسد: از نکات جالب‌توجه این سریال، کستینگ قوی و پرستاره‌بودن آن است. شما در «شهرزاد»، سوپراستارهای چند نسل سینما و تلویزیون ایران را می‌بینید، ستاره‌هایی که هرکدام از آن‌ها می‌توانند متضمن دیده‌شدن یک اثر باشند و در کنار هم قرار گرفتن‌شان اثرگذاری کار را بیش‌ازپیش خواهد کرد.

علی نصیریان که ستاره دهه 50 است، جمشید هاشم‌پور، قهرمان ثابت فیلم‌های اکشن دهه 60 سینما، ابوالفضل پورعرب، جوان اول فیلم‌های دهه 70، ترانه علیدوستی دهه 80 (که توسط ماه‌نامه سینمایی فیلم به‌عنوان بهترین بازیگر زن دهه ۸۰ انتخاب شد)، شهاب حسینی که از اواخر دهه 80 تا به امروز، در اکثر کارهای مهم سینما حضور داشته و مصطفی زمانی که در سال‌های طی شده از سال 90، یکی از پرکارترین بازیگران سینما بوده است.


به‌جز این چهره‌های شناخته‌شده، بازیگران مطرحی هم‌چون محمود پاک‌نیت، مهدی سلطانی، پریناز ایزدیار، گلاره عباسی، امیرحسین رستمی، فریبا متخصص و هومن برق‌نورد هم در این پروژه حضور دارند و کار را از حیث حضور نام‌ها خیلی سنگین‌ کرده‌اند.

* اولین‌ها در شهرزاد

سریال «شهرزاد» پر است از اولین‌های کوچک و بزرگ. اتفاق‌هایی که هرکدام خودشان برای یک سریال برگ برنده حساب می‌شوند و با هم بودن‌شان انتظارها را از این سریال «الف ویژه» بالاتر می‌برد.

2 نفر از بازیگران اصلی سریال «شهرزاد» با این‌که سال‌هاست نام‌شان در جرگه بازیگری ثبت شده است اما برای اولین‌بار است در پروژه‌ای به‌جز یک کار سینمایی مقابل دوربین قرار می‌گیرند. جمشید هاشم‌پور باوجود این‌که از سال‌های روی اوج‌بودنش فاصله زیادی گرفته اما بااین‌وجود در این سال‌ها حاضر نشد که کلاس کاری خودش را پایین بیاورد و در هیچ سریال تلویزیونی بازی نکرد. اما زمانی که پیشنهاد بازی‌کردن در سریال «شهرزاد» به او شد (در نقش سرگرد فولادشکن که در ابتدا قرار بود حمیدرضا آذرنگ آن را به تصویر بکشد)، آن را پذیرفت تا در کارنامه کاری‌اش، در مقابل اسم سریال بالاخره یک اسم ثبت شود، سریال «شهرزاد».


دومین کسی که این سریال، اولین تجربه بازیگری او برای یک سریال است، ترانه علیدوستی است. شهرزاد سریال «شهرزاد»، پس از سال‌ها درخشش در پرده سینماها، بالاخره تصمیم گرفت در کارنامه کاری‌اش یک سریال هم وجود داشته باشد، سریالی که به‌خاطر وجود بازیگران بزرگ، کارگردان شناخته‌شده و داستان استخوان‌داری که دارد، مطمئناً یک کار خوب در رزومه این ستاره بازیگری به‌شمار خواهد رفت.

از دیگر اولین‌های مهم این سریال، این است که «شهرزاد» اولین سریالی است که حق پخش هم‌زمان آن به چند شبکه خارجی نیز فروخته شده است و به‌طورکلی اولین همکاری فیلم‌ساز‌‌ان ایرانی با یک شرکت فیلم‌ساز‌‌ی خارجی برای شبکه نمایش خانگی است. شرکتEMفیلم آلمان با همکاری سرمایه‌گذاران داخلی، کار تولید این فیلم را انجام داده‌اند و به همین دلیل مراسم فرش قرمز سریال «شهرزاد» در کلن آلمان برگزار خواهد شد.

*لوکیشن‌های خاص

سریال «شهرزاد» در بیش از 15 لوکیشن اصلی و چندین لوکیشن فرعی و کم‌پلان فیلم‌بردار‌‌ی شده است. مهم‌ترین محل فیلم‌بردار‌‌ی سریال، شهرک سینمایی غزالی است. شهرکی که پس از سال‌ها بالاخره ترمیم و بازسازی بخش‌های خراب آن انجام شد و «شهرزاد» سبب شد این شهرک 36 ساله بعد از مدت‌ها دلی از عزا دربیاورد و نونوار شود.


 
 
بخش‌های زیادی از این شهرک ارزشمند مثل ساختمان شهرداری، خیابان لاله‌زار، خیابان اکباتان، گراندهتل و... در عملیات بازسازی سریال «شهرزاد» ترمیم شدند و به قول گزارشگران ورزشی به روزهای اوج‌شان برگشتند! از دیگر لوکیشن‌های مهم این سریال خانه استاد معین است، جایی که خانواده جمشید (از دستیاران نزدیک بزرگ آقا و پدر شهرزاد) در آن زندگی می‌کنند و سکانس‌های مربوط به این خانواده در آن‌جا فیلم‌بردار‌‌ی می‌شود.

کافه نادری هم از لوکیشن‌های اصلی این سریال است، کافه‌ای در خیابان جمهوری که جزو قدیمی‌ترین پاتوق‌های تهران محسوب می‌شود و با گذشت این سال‌ها هنوز بافت قدیمی آن حفظ شده و با نشان داده شدنش در این سریال، باز هم خیلی از کافه‌بازان قدیم تهرانی بدون شک به آن سر خواهند زد.

آخرین لوکیشن فصل اول سریال هم در یکی از انبارهای بزرگ غله و گندم سمت خیابان رجایی بود، جایی که قرار بود سکانس‌های تیراندازی و اکشن کار را ضبط کنند و با دودهای مصنوعی که تولید کرده بودند، علاوه بر جلوی دوربین، پشت‌صحنه و کل فضای محوطه را نیز دودآلود کرده بودند!

*مِد...این... خارج!

همکاری سیدمحمد امامی و سیدهادی رضوی، سرمایه‌گذاران این پروژه با شرکتEM فیلم آلمان یکی از نقاط مثبت و نکات مهمی است که سازندگان سریال روی آن خیلی مانور داده‌اند؛ این‌که یک شرکت فیلم‌ساز‌‌ی اروپایی در تولید و توزیع یک پروژه ایرانی وارد شود و سریال هم‌زمان با ایران در کشورهای دیگر دنیا هم پخش شود، یک اتفاق خوب دیگر در رابطه با سریال «شهرزاد»، برگزاری فرش قرمز در شهر کلن آلمان است.


در رد کارپت کلن تیم کارگردانی کار و تهیه‌کنندگان حضور دارند و از بروبچه‌های بازیگر کار هم ترانه عليدوستى، على نصيريان، مصطفى زماني و مهدى سلطانى حضور خواهند داشت. البته ابتدا قرار بود که شهاب حسینی هم در این برنامه باشد اما فعلاً بودن یا نبودنش در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است.

*کار خاص، موزیک خاص

بروبچه‌های سازنده «شهرزاد» در بخش موسیقی هم مثل بحث کستینگ، گشتند و سراغ بهترین‌های موسیقی رفتند. برای سریالی که لقب بزرگ‌ترین پروژه سریالی بخش خصوصی کشور را یدک می‌کشد، علیرضا قربانی (موسیقی سنتی) و محسن چاوشی (موسیقی پاپ) ساختند و خواندند.

قربانی که پیش‌ازاین هم با حسن فتحی کار کرده و تیتراژ سریال خاطره‌انگیز شب دهم و مدار صفر درجه را خوانده بود، یکی از پرسابقه‌های خوانندگی برای فیلم‌هاست و با حضور در بیش از 12 فیلم و سریال، نامش را در تیتراژ آثار زیادی به ثبت رسانده است. محسن چاوشی هم که پیش‌ازاین در 2 پروژه سینمایی (سنتوری، لامپ 100) سابقه خوانندگی داشت، اولین تجربه خواندنش برای یک سریال را با« شهرزاد» به‌دست آورد. البته حرف‌وحدیث‌هایی درخصوص خواندن آقای خاص برای تیتراژ پایانی سریال «کیمیا» هم به گوش رسید که چاوشی آن را تکذیب و اعلام کرد که «شهرزاد»، آخرین و اولین تجربه او در زمینه تیتراژخوانی برای یک سریال است.


محسن چاوشی برای سریال «شهرزاد» 3 قطعه خوانده که آهنگ‌سازی تمامی آن‌ها را خودش انجام داده و بهروز صفاریان هم تنظیم‌کننده آثار است.

علیرضا قربانی که از همان روزهای اول فیلم‌بردار‌‌ی «شهرزاد»، سر لوکیشن کار حاضر می‌شد و از فضای کلی سریال آگاه بود، بعد از همکاری‌اش با فتحی در «شب دهم» و «مدار صفر درجه»، سومین کار مشترک‌شان تیتراژ «شهرزاد» است. تجربه نشان داده تیتراژهایی که حاصل همکاری این 2 هنرمند است، ماندگاری بالایی داشته و به‌احتمال‌زیاد تیتراژ «شهرزاد» نیز در ذهن مخاطبان پی‌گیر سریال خواهد ماند.

*مقایسه با سریالهای تلویزیون

همزمانی پخش این سریال با مجموعه تلویزیونی معمای شاه که هر دو نیز یک برهه تاریخی را روایت می کنند باعث شده که خواسته یا ناخواسته بیشترین مقایسه ها بین این دو مجموعه صورت گیرد.

کیوان کثیریان، رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان ایران درروزنامه شرق نوشت: سریال «شهرزاد» نشان داده که یک پروژه حساب‌شده و باکیفیت است. این مهم نیست که شما در مدیوم سینما کار کنید یا تلویزیون یا نمایش خانگی. مهم این است که بلد باشید قصه بگویید، زبان تصویر را خوب بشناسید و به فهم تماشاگرانتان احترام بگذارید.


«شهرزاد» با بازی‌های خوب، صحنه‌آرایی و کارگردانی سنجیده و قصه پرانرژی‌اش تا اینجای کار یکی از بهترین آثار حسن فتحی و از بهترین‌های شبکه نمایش خانگی است. فتحی که به تاریخ معاصر، علاقه وافری دارد تلاش کرده است در کنار قصه عاشقانه‌ای که روایت می‌کند، بخش‌هایی از تاریخ یکصدسال گذشته را نیز نمایش دهد.

بازیگران همگی بازی‌های درخشانی ارائه داده‌اند، اما علی نصیریان چیز دیگری است. او آن‌قدر درست و دقیق بازی می‌کند و آن‌قدر نگاه و حضور تأثیرگذاری دارد که روزهای اوج خود او را به یاد می‌آورد.

یکی از برکات این سریال، بازسازی خیابان لاله‌زار شهرک سینمایی، یادگار مرحوم حاتمی، است و این به امتیازات متعدد «شهرزاد» می‌افزاید.

*و اما معمای شاه

وی اما درباره سریال معمای شاه مینویسد:

محمدرضا ورزی، کارگردانی است که با ساخت سریال‌های تلویزیونی با موضوع تاریخ ایران در دوران پهلوی اول و دوم شناخته می‌شود. در کارنامه او سه نکته برجسته‌تر می‌نماید؛ نخست آنکه تاریخ را آنچنان که دوست دارد می‌نویسد و شخصیت‌ها را آنچنان که خودش دلش می‌خواهد می‌سازد، دوم اینکه بسیار بد می‌نویسد و ضعیف می‌سازد و سوم اینکه به‌شدت از او و آثارش حمایت می‌شود.

در یکی، دو قسمتی که از سر اتفاق ناچار به تماشای «معمای شاه» شدم، از این میزان ضعف در دیالوگ‌نویسی، پرداخت مبتدیانه و سطحی شخصیت‌های شناخته‌شده تاریخی و کارگردانی آماتوری به شگفت آمدم. انگار که گریم‌کردن بازیگران و شبیه‌کردن آنها به شخصیت‌های واقعی تاریخ، برای ساختن یک سریال تاریخی کفایت می‌کند و به مهر و هنرت دیگری نیاز نیست! دریغ از یک بازی خوب، دریغ از یک سکانس جذاب، دریغ از یک دیالوگ درست‌ودرمان و افسوس بابت هزینه‌ای که پای چنین آثار بی‌کیفیت و کم‌ارزشی تلف می‌شود.
 
*چرا معمای شاه اینقدر مبتذل است ؟

 
سید عبدالجواد موسوی هم درباره معمای شاه نظر مشابهی دارد و می نویسد: تا این جا که ندیدم هیچ آدمی که سرش به تنش بیرزد از سریال معمای شاه خوشش بیاید. دست اندرکاران سریال خیلی راحت و بی پروا منتقدان را به شاه دوستی و سلطنت طلبی متهم کردند و خیال خودشان را راحت.


اما حقیقتا مشکل سریال معمای شاه چیست؟ از من بپرسید می گویم مشکل اصلی این است که چیزی که ما می بینیم اصلا سریال نیست. این که کارگردان سریال تاریخ را به روایت خودش تعریف می کند مشکل ثانوی سریال است. توقع این که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی روایتی غیر از آن چه می بینیم اجازه پخش پیدا کند توقع بی جایی است.

انقلابی که سلطنت شاهنشاهی را ساقط کرده نمی تواند و نباید روایت دیگری از شاه و خاندان سلطنت به نمایش بگذارد منتهی مشکل بر سر چگونگی اجرای این روایت است.
 کارگردان معمای شاه از ابتدایی ترین مناسبات فیلم و سینما بی اطلاع است. او حتی هیچ تبحری در دیگر زمینه ها هم ندارد. دریغ از یک دیالوگ ساده حتی. همه چیز به نازل ترین شکل ممکن طرح می شود و شاید درست تر این است بگویم به مبتذل ترین شکل ممکن.

 ایشان اصلا مدیومی به اسم تلویزیون را نمی شناسد. یعنی اصلا استعدادی در این زمینه ندارد. خیلی ها با سر کچل تلویزیون استاد شدند. نمونه اش آقای سیروس مقدم. کارهای اولیه آقای مقدم خیلی ناشیانه و سطح پایین است. اما سیروس مقدم در هر سریال بهتر از سریال قبلی ظاهر شد تا به امروز که جزو کارگردانان خوب تلویزیون به شمار می آید.

اما آقای ورزی بعد از این همه سال و ساختن سریال های متعدد هیچ پیشرفتی نکرده است. بین سریال نخست ایشان با همین سریال معمای شاه تفاوت چندانی دیده نمی شود جز این که به دلیل پیشرفتی که در حوزه سخت افزاری در حوزه سینما صورت گرفته اندکی کارهای ایشان خوش آب و رنگ تر شده. همین و دیگر هیچ.


 البته همه تقصیرها به ایشان برنمی گردد. مسئولانی که هزینه های گزافی در اختیار ایشان قرار می دهند بیش از همه مقصرند. ساخت سریالی هم چون معمای شاه یک پروژه ملی محسوب می شود. می شد در کنار آقای ورزی مشاوران زبده تری قرار داد و یا دست کم یک نویسنده خوب که لااقل بتواند در نوشتن دیالوگ های ساده به ایشان مدد برساند.اما ظاهرا هیچ کس در آن دستگاه عریض و طویل عقلش به این چیزها نمی رسد.