کد مطلب: 68528
 
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۳
گوش دادن به موسیقی تاثیرات مثبت و موثر بر روح و جسم انسان دارد. هر فردی نیاز دارد تا به موسیقی گوش دهد چرا که روح هم نیاز به تغذیه دارد همان طور که به تغذیه جسم می رسیم باید حواسمان به غذای روح هم باشد. تغذیه روح هم موسیقی است.
موسیقی غذای روح است، اما برخی در پی انکار آن هستند
 
ایران خبر- موسیقی ایران از لحاظ تاریخی به دو دوره باستان و اسلامی قابل تقسیم‌بندی است.
دوران باستان: دوران پیش از اسلام یا دوران باستانی مربوط به زمان قبل از حمله اعراب به ایران است.

به علت تاثیر متقابل موسیقی شرقی در دوران باستان، موسیقی ایرانی یا موسیقی شرقی می‌تواند مشترکات بسیاری با موسیقی هند، ترکیه و عراق داشته باشد.

عصر اساطیری: این دوره نیز به دوران پیش از تاریخ برمی‌گردد. به علت قدمت زیاد، داده‌های کمی از این دوران موجود است. از نظر باستان‌شناسی، مُهر یا نشان ِ چُغامیش جزء معدود آثاری است که مربوط به این دوران است.

در مورد این دوران می‌توان به شاهنامهٔ فردوسی نیز رجوع کرد که در آن از ساخت ساز و علاقهٔ شخصیت‌های باستانی و اساطیری نسبت به سازهایی چون سُرنا صحبت شده است.

از مهمترین مُهرنگاره‌های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در «چوغامیش» خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱–۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان می‌دهد.
در این بزم باستانی، دسته‌ای خنیاگر(:نوازنده) دیده می‌شوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند.

چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان می‌دهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، می‌بینیم که نوازنده‌ای «چنگ» و دیگری «شیپور» و آن دیگر «تنبک» می‌نوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده‌ای است که «آواز» می‌خواند.

دوره نخست از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض دولت ساسانی از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض دولت ساسانی انواع سازها و ادوات رایج موسیقی عصر هخامنشیان و پیش از اسلام موسیقی ایران درعهد ساسانیان دوره دوم از طلوع اسلام تا عصر حاضر موسیقی ایران پس از اسلام هجوم مغول و دگرگونی اوضاع ایران وشروع انحطاط علمی وهنری ظهور دولت صفوی و وضع هنر وموسیقی پادشاهان قاجاریه و مختصری از تاریخ موسیقی ایران در این دوره تأثیر شعبه موزیک دارالفنون در حفظ موسیقی ملی درزمان ناصرالدین شاه.

گوش دادن به موسیقی تاثیرات مثبت و موثر بر روح و جسم انسان دارد. هر فردی نیاز دارد تا به موسیقی گوش دهد چرا که روح هم نیاز به تغذیه دارد همان طور که به تغذیه جسم می رسیم باید حواسمان به غذای روح هم باشد. تغذیه روح هم موسیقی است. 
در حال حاضر در جامعه موج مخالفان در خصوص برگزاری کنسرت در جریان است و سوژه هر محفلی شده است و مخالفان و موافقان در حال بحث و گفتگو هستند. هنوز هم مشخص نیست برد با چه کسانی است؟!

مخالفان موسیقی دلایل خود را دارند که گویا خیلی منطقی و عادلانه نیست چرا که موسیقی و گوش دادن به آن به روح آرامش می دهد. 

در ادامه نکاتی در خصوص فواید گوش دادن به موسیقی را می خوانید: 


تحقیقات نشان می دهد؛ اگر انتخاب موسیقی به درستی انجام شود، می‌تواند بر میزان دردی که تحمل می‌کنیم، میزان اضطراب ما و پاسخ‌های سیستم فیزیولوژیک بدن، تاثیرگذار باشند.

 اگر چه به صورت قطعی در مورد مکانیزم تاثیر موسیقی در افزایش استقامت در ورزش (و خصوصاً دویدن و استفاده از تردمیل) اظهارنظر نشده است، در اصل این مسئله که موسیقی – درصورتی که ریتم آن همسان با سرعت دویدن باشد – می‌تواند استقامت ما را افزایش دهد، تردیدی وجود ندارد.
 

پس از سمپوزیوم مرکز تحقیقات موسیقی استنفورد هم، در زمینه‌ی اثر مثبت موسیقی حاوی نکات جالبی است:
 

 
برحی تحقیقات دیگر نشان می‌دهند که موسیقی به صورت مستقیم، موجب افزایش توان مغز نمی‌شود. بلکه بهبود خُلق و وضعیت احساس فرد – که در اثر گوش دادن به موسیقی حاصل می‌شود – به افزایش قدرت عملکرد مغز منجر می‌شود.
 

 
لازم به توضیح نیست که انتخاب موسیقی هم به همان اندازه مهم است. بدیهی است که نه با موسیقی استاد شجریان و سمفونی بتهوون می‌شود بر روی تردمیل دوید و نه با موسیقی هاردراک، می‌توان استرس اتاق عمل را از بین برد!

با توجه به نکات فوق جای سوال است چرا عده ای با گوش دادن به موسیقی و برگزاری کنسرت های مختلف مخالفت می کنند. مگر غیر این است که برگزاری هر کنسرت با نظارت وزارت ارشاد است؟ پس چرا عده ای قصد دارند هر مسئله را زیر سوال ببرند. برای رفتن به کنسرت اجباری نیست و این امری دلخواه و مورد علاقه هر شخصی می تواند باشد. 

مردم ایران هیچ تفریح گروهی و لذت خاصی ندارند. آخر هفته اکثر مردم در کافه ها، رستوران و پارک ها سپری می شود که این هم به مرور زمان تفریحی خسته کننده می شود. اگر برگزاری کنسرت ها با نظارت باشد و اصوا اخلاقی و اسلامی رعایت شود چرا باید با برگزاری آن مخالفت شود.

هر فردی برای تخلیه روح خود نیاز به فضایی دارد که بتوانند خشم درونی اش را تخلیه کند. در ایران مکان و محلی برای این کار وجود ندارد. به عنوان مثال اگر در خارج شهر دهکده هایی باشد که افراد بتوانند به آنجا بروند و روح خود را خالی کنند احساس آرامش می کنند. وقتی فردی با فریاد کشیدن انرژی های اضافی و یا خشم خود را از بدنش خارج گند به آرامش روحی و جسمی می رسد.حال که در ایران چنین امکانی وجود ندارد عده ای از مردم با رفتن به کنسرت می خواهند کیم نیروی خود را تخلیه کنند که این امری طبیعی است.

اگر دقت داشته باشیم موسیقی مذهبی هم نوعی حس آرامش را به انسان منتقل می کند. در مراسم عزاداری رسمی شاهد نواختن سازهایی هستیم که ریتم غمگین را به گوش مان می رساند. نواختن طبل،سنج و فلوت در مراسم عزاداری سالار شهیدان حس خیلی خوبی را در فضا طنین انداز می کند و افراد در حال و هوای خاص معنوی غرق می شوند و لذت می برند. 

با همکاری، فرهنگ سازی و احترام گذاشتن به عقاید یکدیگر مسئولین و متولیان امر می توانند گام های موثر و مثبتی در حوزه فرهنگ و موسیقی بردارند تا مردم هم بتوانند در کمال آرامش از امکانات فرهنگی موجود در جامعه استفاده کنند و لذت ببرند.