چرا ارز ترجیحی همچنان پابرجاست؟ تحلیل دلایل اقتصادی و سیاسی تداوم این سیاست
به گزارش ایران خبر، ، دکتر اکبر ولی زاده استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در یادداشتی برای ایران آنلاین نوشت:سفر رئیس جمهوری ایران به روسیه ، می تواند طلیعه بروز و ظهور یک روابط نوین و متفاوت برای دو کشور باشد ایران به واسطه موقعیت ژئوپلیتیک و مقابله با یکجانبهگرایی ایالات متحده همواره در هندسه سیاست خارجی روسیه جایگاه ویژهای داشته و دارد، بهطوریکه این موضوع، زمینه همکاری و همسویی و گفتگوهای راهبردی میان دو کشور را فراهم آورده است.
باید این واقعیت را در نظر داشت که روسیه همچنان علاوه بر اینکه یکی از دو قدرت برتر نظامی دنیا و یکی از 5 کشور دارای حق وتو در سازمان ملل متحد می باشد ، در رده 12 قدرت برتر اقتصادی دنیا و نیز چند کشور اول دارنده ذخائر معدنی و فسیلی جهان و نیز منحصر به فرد ترین مسیرهای ترانزیتی به دو سوی قطب اقتصادی و جمعیتی دنیا در شرق دور و اروپای غربی می باشد. بدیهی است ترسیم بهینه و عالمانه روابط با چنین کشور بزرگی که علاوه بر موارد بر شمرده فوق به جهت قرار گرفتن بعنوان همسایه دریایی ایران ، نه فقط بسیار ارزشمند بلکه حیاتی است.
ایران گریزی جز گریز از چنبره یکجانبه گرائی ناخواسته اروپا محور نداشته و ضروری است که در راستای متوازن سازی روابط سیاسی و اقتصادی گام بردارد و سفر آقای رئیس حمهور می تواند نقطه آغازی برای این مسیر باشد.
البته در خصوص روابط با روسیه چند نکته می بایست مد نظر قرار گیرد . اول آنکه در سالهای اخیر، تغییر و تحول در نظام و محیط بین المللی و شکل گیری بحران هایی چون بحران سوریه، اوکراین ، قره باغ در قفقاز جنوبی و اخیرا قزاقستان و نیز اعمال تحریم غرب علیه ایران و روسیه، سطح همکاریهای دو کشور را از گفتگوهای راهبردی به سطوح بالاتری ارتقا داده است اگرچه روابط دو کشور در سطح اتحاد استراتژیک نیست ولی میل به شکل گیری چنین روابطی در دو طرف بسیار شدید و قوی است و همین امر دست اندرکاران را به ترسیم نقشه راه جدید ملزم می کند.
دوم آنکه تمایل شدید دو طرف برای گسترش روابط در همه ابعاد باعث شد که سندی تحت عنوان قانون روابط متقابل و اصول همکاری ایران و روسیه با هدف تقویت مناسبات دو جانبه در اواخر سال 79 منعقد شود.
قانون معاهده اساس روابط متقابل و اصول همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در 22 اسفند 1379 به امضای طرفین رسید. برنامه زمانبندی اولیه این موافقنامه برای مدت 10 ساله بود. با توافق طرفین قانون مذکور برای دو دوره 5 ساله نیز تمدید شد. باتوجه به گذشت 20 سال از زمان انعقاد این موافقتنامه و تغییر و تحولاتی که در شرایط منطقهای و بینالمللی رخ داده است، امروز ضرورت بازنگری آن بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. بههمیندلیل، هم طرف ایرانی و هم طرف روس تمایل دارند که این موافقتنامه بازنگری و آن را بهروز کنند تا بتواند بهعنوان یک سند راهبردی یا نقشه راه در روابط ایران و روسیه عمل کند و موجب توسعه مناسبات در تمام زمینههای مختلف شود.
سوم آنکه در سطح ژئوپلیتیک، جهان در یک دوره گذار قرار دارد که از دهه دوم قرن بیست و یکم آغاز شده است. جهان از تکقطبی به دوقطبی یا چندقطبی در حال حرکت است. مدل جدید دوقطبی ژئوپلیتیک دارای دوقطب بزرگ خواهد بود که با یکدیگر رقابت میکنند.
قطبی متشکل از ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا که در حال تضعیف است و قطب قوی، متشکل از چین و روسیه تحت حمایت اوراسیا که نفوذ آنها روز به روز بیشتر و بیشتر میشود. .با توجه به اینکه در سال های پیش رو بیشتر اقتصاد جهان در منطقه شرق آسیا متمرکز خواهد شد، تقویت مناسبات با این دسته از کشورها از جمله روسیه می تواند برای منافع ملی ایران بسیار مفید باشد. البته توسعه و تقویت مناسبات راهبردی با روسیه منوط به تقویت مناسبات در سایر حوزهها از جمله حوزههای اقتصادی، علمی و انرژی است. با توجه به نقش و جایگاه کشور روسیه به عنوان یکی از مهمترین عرضهکنندگان نفت و گاز در جهان، توسعه و تقویت همکاریهای مشترک در حوزه انرژی بین ایران و روسیه، یک ضرورت است. انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی میتواند موجب توسعه اقتصادی و ارتقای منافع ملی شود . همچنین تقویت مناسبات بلندمدت با روسیه میتواند برای ایران دارای مزیتهای بالایی باشد.
چهارم آنکه از آغاز قرن نوزدهم که در پی جنگ های ایران و روس و سپس ایران و انگلیس و ایران ، کشور ایران خواسته و ناخواسته وارد نظام بین الملل شد تا به امروز ، همواره یکی از دغدغه های دولتمردان ایرانی ایجاد نوعی موازنه در ارتباط با قدرت های برتر جهانی بوده است . البته در این مسیر از سیاست موازنه مثبت تا موازنه منفی و نیز رویکرد بلوکی مد نظر قرار گرفته و پیگیری شده است .بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، سیاست نه شرقی ، نه غربی به گونه ای شبیه گفتمان و رویکرد سیاست موازنه منفی ، البته با وجوهی ایدئولوژیک بود ، ولی در ادامه مسیر علیرغم سیاست اعلامی و اقدامی ، بنا به رسوب سنت روابط خارجی عصر بلوکی ، عملا شیب روابط به سمت دنیای غرب بوده و با وجود آنکه نهضت تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران عمدتا از ایالات متحده نشات گرفته و توسط شرکایش در اروپای غربی پیگیری و حمایت می شد ، باز نگاه ها به سمت غرب بود .