کد مطلب: 128088
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۴
جف نیکولز کارگردان 40 ساله امریکایی این روزها مشغول ساخت ششمین فیلم خود در مقام کارگردان است. فیلمسازی که تا اینجا علاقه خود را به داستانهای روانشناسانه و به لوکیشنهای خلوت و شهرهای کوچک به ما نشان داده است.
به گزارش
ایران خبر،
به علایق او باید مایکل شَنون را هم اضافه کنیم، بازیگری که در هر 5 فیلمی که نیکولز تا این زمان ساخته، بازی کرده است. شنون چهرهای خشک و خشن دارد اما در فیلم پناه بگیر پدری مهربان است، همسری وفادار و دلسوز است، مردی است که برای خانوادهاش هر کاری انجام میدهد. اما مشکلی برایش به وجود آمده. احتمال ابتلا به شیزوفرنی.
داستان فیلم سریع شروع میشود و این را به عنوان یک نکته مثبت ذکر میکنم. در چند نمای ابتدایی کرتیس به آسمان تیره و به ابرهای سیاه دوردست نگاه میکند. باران میگیرد. بارانی زرد و کثیف که نشان از خبری هراسناک دارد. او باور دارد که طوفانی هولناک در راه است. کابوسهای شبانهاش بر نگرانیهای او میافزاید. روابط خانوادگی، کاری و اجتماعیاش دچار مشکل میشود. او با طبیعت نمیتواند مقابله کند اما میتواند برای دفاع و نجات خود و خانوادهاش کاری انجام دهد: ساختِ یک سرپناه.
کرتیس باور دارد که واقعهای در پیش است بنابراین تلاش میکند تا برای خانوادهاش کاری انجام دهد. مخاطب هم با او همراه است تا جایی که کرتیس پیش مادرش میرود و ما متوجه میشویم او از سالها پیش به خاطر ابتلا به شیزوفرنی تحت درمان است. مادر در 30سالگی دچار شده و کرتیس اکنون 35 ساله است. این اطلاعات بیشتر از آنکه باعث شک در ذهن کرتیس شود، مخاطب را به شک میاندازد که آیا کرتیس فقط یک روانپریش است یا باور او به اتفاقی آخرالزمانی درست است؟ فیلم را خراب نمیکنم تا از این دو ساعت روایت ساده، بیادعا و بیآلایش لذت ببرید.
تأثیری که نیکولز برای نگارش فیلمنامه از متون کهن و کتاب مقدس گرفته کاملاً مشهود است. شبیهترین داستان شاید نوح باشد. نجاتبخش باور دارد، ایمان دارد و همین برای خودش دلیل محکمی است تا مبارزه کند. او میخواهد خانوادهاش را نجات دهد. موعظهای در کار نیست. رسالت، حمایت از خانواده است و متقابلاً اگر خانواده بخواهند در امان باشند باید به نجاتبخش، به پدر، به همسر ایمان داشته باشند. کشتی نجات اما یک پناهگاه است، زیرِ زمین.
فیلم با بودجه 5 میلیون دلاری در حالی که از جلوههای ویژه در حد نیاز و به دقت استفاده کرده باعث جلب توجه منتقدان شد و توانست در جشنوارههای ساندنس و کن خوش بدرخشد. فیلمبرداری باوقار و بیآلایش، کیفیت اثر را در سطح بالایی نگه داشته است. فیلمبردار از قاب عریض و عمق میدان در حد ادای دین به وسترنهای امریکاییهای به اندازهای که عظمت طبیعت را جلوه کند به حد کفایت استفاده کرده. کارگردان هم دچار هیجان کاذب نشده است. اطلاعات را به اندازه و بموقع به مخاطب میدهد. اغراق و بزرگنمایی نمیکند. حس تعلیق را برای مخاطب به رخ نمیکشد. خلاصه جف نیکولز چهرهای دوست داشتنی از خود به ما نشان میدهد. از آن کارگردانهایی که دوستداری کار بعدیاش را حتماً ببینی. و توصیه میکنم کار بعدیاش را حتماً ببینید: ماد-2012. اگر پناه بگیر باعث شد منتقدان به نیکولز توجه کنند، دستاوردِ ماد، اقبال عمومی برای کارگردان جوان بود.