کد مطلب: 134864
 
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۵
راننده شیطان صفت در خیابان های تهران اقدام به آزار و اذیت زنان تهرانی می کرد که دستگیر شد.
 
به گزارش ایران خبر، راننده شیطان صفت در خیابان های تهران اقدام به آزار و اذیت زنان تهرانی می کرد که دستگیر شد.

راننده ارابه شیطان که تسلیم هوس‌های شوم بود زنان تهرانی را شکار می کرد.
مرد جوان در نقش مسافرکش در خیابان های پایتخت پرسه می زد و زنان مسافر را به جاده تلو می کشید.

فریادهای خاموش درجاده تلو

روز ۲۶ آبان ماه سال گذشته زن جوانی با چهره‌ای آشفته و در حالی‌که یکی از دندان‌هایش شکسته شده بود پای در دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و از سناریوی شیطانی جوان خشن پرده برداشت.
منیژه در حالی‌که اشک می‌ریخت پیش روی بازپرس پرونده گفت: ساعت ۱۰ شب جلوی متروی نوبنیاد منتظر تاکسی بودم تا به حکیمیه بروم که یک پراید سفید رنگ جلوی پایم توقف کرد و چون فکر می‌کردم مرد جوان مسافرکش است سوار بر خودرویش شدم.

دستگیری راننده شیطان صفت
بعد از دقایقی یکی از مسافران از خودرو پیاده شد و در حالی‌که من تنها در صندلی جلو بودم پسرجوان به سمت جاده انحرافی تلو رفت با تعجب خواستم توقف کند اما اعتنایی نکرد و وقتی در برابر خواسته شومش مقاومت کردم در آنجا پس از کتک‌کاری و ضربه زدن به سرو صورتم مجبورم کرد تا درخواست های پلیدش را انجام دهم.
وی افزود: او اعتنایی به گریه هایم نکرد حتی دندانم را شکست از آن لحظه کابوس می بینم و از سایه خودم هم می ترسم.

تحقیقات پلیسی درباره راننده عامل اذیت و آزار زنان تهرانی

با توجه به شگرد مرد شیطان صفت تیمی از ماموران اداره ۱۶ پلیس آگاهی تهران برای دستگیری این جوان پلید وارد عمل شدند و همزمان در برابر پرونده مشابه دیگری قرار گرفتند که یک دختر دیگر به همین شیوه هدف آزار و اذیت راننده ارابه شیطان قرار گرفته بود.
تیم پلیس جنایی تهران در این شاخه ردیابی‌های پلیسی را آغاز کرد و در نخستین مرحله توانست شماره پلاک خودروی ارابه شیطان را به دست آورده و با اقدامات تجسسی فاش شد که پراید به نام یک زن است.

چهره نگاری مرد شیطان صفت


در ادامه ماموران به کمک ۵ زن جوان که هدف نیت شوم راننده پراید قرار گرفته بودند توانستند تصویر چهره‌نگاری شده پسر جوان را به دست آورند و در گام بعدی با توجه به تصویر چهره‌نگاری شده مشخص شد که صاحب پراید مادر راننده ارابه شیطان است.

بازداشت حمید راننده شیطان صفت


تجسس‌های پلیسی برای دستگیری حمید آغاز شد و ماموران پسر جوان را که در حال خارج شدن از خانه‌شان بود دستگیر کردند. حمید ابتدا خود را بیگناه دانست و سعی کرد با چرب‌زبانی خود را بیگناه معرفی کند اما وقتی روبه روی طعمه‌هایش قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف باز کرد.

گفت وگو با حمید عامل اذیت و آزار زنان تهرانی


حمید ۲۷ ساله، جوانی آرام و گوشه‌گیر است که با هدف رابطه نامشروع در خیابان‌های شرق تهران زنان و دختران را در نقش مسافرکش سوار بر خودرویش کرده و پس از کتک کاری و تهدید آنها را هدف آزار و اذیت قرار داده است.

سابقه‌داری؟
نه، تا حالا خلاف نکرده بودم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
آزار و اذیت زنان.

اولین بار کی این نقشه را اجرا کردی؟
اواخر سال گذشته بود.

چند روز است دستگیر شدی؟
۱۰ روز قبل داخل خانه بودم که پلیس سررسید و من را دستگیر کرد.

چطور طعمه‌هایت را شکار می‌کردی؟
در شرق تهران در نقش مسافرکش با پراید زنان را سوار بر خودرو می‌کردم و سپس مسیر را تغییر می‌دادم و به اتوبان‌های شرق تهران و بیشتر به جاده تلو می‌رفتم و در آن‌جا با تهدید و کتک‌کاری نقشه‌ام را به اجرا می‌رساندم.

چرا جاده تلو و اتوبان‌های شرق تهران ؟
خلوت و کم تردد بودند و کسی به رفتارهای ما توجهی نمی‌کرد.

زنان مقاومت نمی‌کردند؟
وقتی درگیر می‌شدم همه شان سعی داشتند فرار کنند اما در خودرو را از داخل قفل می کردم و نمی‌توانستند فرار کنند ولی ۳ تن از زنان به خاطر شرایطی که پیش آمده بود توانستند فرار کنند و در نقشه‌ام ناکام ماندم.

چطور فرار کردند؟
درگیری بالا می‌گرفت و ناگهان خودروهای زیادی به سمت ما در حال حرکت بودند ، احتمال می‌دادم متوجه ماجرا شوند به همین خاطر در خودرو را باز می‌کردم و آنها به سرعت پا به فرار می‌گذاشتند.

دستگیری راننده شیطان صفت
چرا دست به این کار زدی؟
بیماری عدم کنترل روابط دارم برای اینکه به آرامش برسم دست به این کار زدم.

چرا برای حل این مشکل به پزشک مراجعه نکردی؟
خجالت می‌کشیدم و این اعتماد به نفس را نداشتم که به پزشک مراجعه کنم.

پوشش زنانی که هدف قرار دادی برایت مهم بود؟
مهم بود ولی وقتی وسوسه شیطانی سراغم می آمد دیگر به هیچ چیزی فکر نمی‌کردم و تنها به دنبال این بودم که نقشه‌ام را به اجرا برسانم تا به آرامش برسم.

نخستین زن مسافر یک زن محجبه بود که دندان‌هایش را شکستی؟
بله، مقاومت کرد و با هم درگیر شدیم که نمی‌دانم چه شد که دیدم از دهانش خون می‌آید.

خانواده‌ات خبر دارند دست به چه کاری زدی؟
متوجه شدند و نمی‌دانم دیگر مرا قبول می‌کنند یا نه؟

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟
نه، چون فکر نمی‌کردم کسی از من شکایت کند.

چرا نباید شکایت می‌کردند؟
منظورم این است که فکر نمی‌کردم شماره پلاک خودرو را برداشته‌اند.

منبع : ایران آنلاین