کد مطلب: 121752
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۱۴
داستان تبلیغات آموزشی مؤسسات کنکور در رسانهها ساده است. آنها به دنبال منفعت مالی خودشان هستند. صدا و سیما هم همینطور، قطعاً منافع مالی خاص خودش را پیگیری میکند. از سوی دیگر دغدغه خانوادهها هم کنکور و هدفشان هم تنها قبولی فرزندانشان در این آزمون پر حاشیه شده است.
به گزارش
ایران خبر،
بهطوری که زندگی و آینده فرزندانشان را به قبولی در کنکور گره زدهاند. با این همه میان صدا و سیما و مؤسسات کنکور که کتابها و بستههای آموزشی تولید میکند، همواره یک بازی برد-برد حاکم است و بازنده این داستان خانوادهها هستند. آنها به دنبال یک مؤسسه معتبر میگردند که نکتههای کنکوری را با بیانی ساده ولی در عین حال جامع و مانع آموزش دهد. از این رو اضطراب و دلهره از قبول نشدن در کنکور، آنها را به سمت و سوی مؤسسات کنکور و کتابهای کمک آموزشی و تست زنی که عمدتاً با قدرت و هیبت در صدا و سیما ظاهر میشود، سوق میدهد. این شیوه همراهی رسانه ملی با کاسبان کنکور، این نیاز را در باور مردم به وجود میآورد که معلم و مدرسه و کتابهای درسی در برابر کتابهای کمک درسی ناتوانند و این را فراموش نکنید که البته این قدرت رسانه است که میتواند به راحتی مخاطب را فریب دهد.
بر اساس آنچه در رسانهها اعلام شده است برای هر نیم ساعت برنامه آموزش تست زنی 25 میلیون تومان به تلویزیون پرداخت میشود. این شیوه برنامهسازی مشارکتی در مقایسه با پخش آگهی از رقم بسیار پایین تری برخوردار است. هم تلویزیون برنامهاش را پر میکند و هم مؤسسهای پیدا شده است تا در آن ساعت، یک برنامه تلویزیونی با پرداخت مبلغی اندک تهیه کند. شبکه آموزش سیما هم به قدری تنزل کیفیت پیدا کرده است که در مجموع بخشی از برنامه هایش را به همین مؤسسات تست زنی و آمادگی کنکور واگذار کرده است. عمده این برنامهها هم در ساعات پربیننده شبکههای مختلف تلویزیون پخش میشود و بر این اساس ماهانه حداقل 750میلیون تومان از سوی مؤسسات کنکور در اختیار رسانه ملی قرار میگیرد. بر اساس اعلام رسانهها، خانوادهها نیز 576میلیارد تومان کتاب کمک آموزشی میخرند و تیراژ این نوع کتابها در کشور جمعاً بالغ بر 40 میلیون نسخه میشود. جالبتر اینکه کلاسهای کنکور هم سالانه 8هزار میلیارد تومان درآمد دارند.
متأسفانه این شیوه که «پول پرداخت میشود تا در قبال آن محتوای مورد نظر گفته شود.» نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از رسانههای خارج از کشور هم امری مرسوم شده است. این نوع برنامهسازی که با عنوان برنامه مشارکتی تهیه میشود ارزانترین شیوه تبلیغ در صدا و سیماست که قوانین ناظر بر محتوای ارائه شده، همچون آگهیهای بازرگانی را ندارد و صدا و سیما اهمیتی نمیدهد که چه کسی قرار است با چه سطح از تحصیلات و تجربه، چه دروسی را ارائه کند، در پایان برنامه هم که عمدتاً به شکلی مهیج و با حرکات و لحن عجیب و غریب مجری و کارشناس برنامه اجرا میشود، نیاز بیننده به نوعی ترغیب میشود تا بسته پیشنهادی مؤسسه را هر طور که شده، خریداری کند! آن هم با مزایای منحصر به فردی همچون مشاورههای رایگان کنکور، برنامهریزی کنکور و... که اغلب دروغ از کار در میآید. جالب اینکه در تبلیغات این مؤسسات هم دیده میشود که رتبههای برتر کنکور، همه از بستههای آموزشی این مؤسسه استفاده کرده اند!
این روشها به نوعی فریب کاری و دستکاری ذهنی مخاطب از سوی رسانهها تلقی میشود. چرا که اغلب این مؤسسات آموزشی علم آموزی نمیکنند، بلکه اطلاعات سطحی و فاقد خلاقیت به مخاطب ارائه میدهند تا به اصطلاح تنها مهارت تست زنی دانشآموزان افزایش یابد. البته لزوماً همیشه اینگونه نیست که بهترینها در صدا و سیما ارائه و یا بهترین راهکارها در رسانه ملی آموزش داده شود. بنابراین آنچه میتواند بیشتر اهمیت پیدا کند، نقش هوشیار بودن خانواده هاست که باید از پشت پرده منفعت مالی این مؤسسات و به تعبیری از این مافیای کنکور مطلع باشند. مؤسساتی که حتی میتوانند رسانه ملی را در خدمت بگیرند تا به اهدافشان دست پیدا کنند.
درست است که آموزش یکی از کارکردهای اصلی رسانه هاست، اما این شیوه آموزشی که رتبه برتر کنکور همه موفقیت خود را مدیون کتابها و تستهای مؤسسه مذکور میبیند و نه مرهون تلاش معلمان دبیرستان خود و برای مؤسسه کنکورهم فقط کسب درآمد از فروش بستههای آموزشی اولویت داشته باشد، رسالتی نیست که وزارت آموزش و پرورش و یا حاکمیت از رسانه ملی مطالبه کرده باشد. موضوعی که بعضاً با شعار آموزش و عدالت رسانهای به مخاطب خورانده میشود.
در کنار همه این موارد، آنچه مایه تأسف است، اینکه رتبههای برتر کنکور از همان ابتدا که مقطع دبیرستان را تمام میکنند، در نخستین گام برای ورود به دانشگاه و بعد وارد شدن به جامعهای بزرگتر، به بهای دریافت مبالغی ناچیز از این مؤسسات، به دروغ در مقابل دوربین میگویند که از بستههای آموزشی این مؤسسه خاص استفاده کردهاند! یعنی اگر این نخبه علمی، در اینجا تجربه میکند که پول بگیرد و هرآنچه از او خواستند بگوید، صدا و سیما هم آن را پخش کند و این زنجیره باز هم ادامه خواهد یافت و هر سال عدهای دیگر در دام مشترک رسانه ومؤسسات کنکور گرفتار میشوند.اگر در اینجا بیشتربه برنامههای آموزشی صدا و سیما اشاره شد، بیشتر به دلیل وسعت پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی و اثرگذاری آنها نسبت به سایر رسانههای مکتوب، سایتها و همچنین تبلیغات محیطی (بیلبوردهای شهری) است وگرنه رسانههای دیگر هم به راحتی در برابر این مافیای کنکور و پرداخت مبالغ تبلیغاتی سرتعظیم فرود میآورند.
گرچه حذف کنکور میتواند تا حدی مؤثر واقع شود، ولی این احتمال وجود دارد، این مؤسسات، منابع کمک درسی خود را به دیگر سطوح آموزشی در صدا و سیما تسری دهند. صدا و سیما نیز باید خود را با سیاستهای دولت در بخش آموزش و پرورش بیشتر همراه کند و به فکر درآمدزایی از صنایع واقعی اقتصاد کشور باشد. البته در این میان، نقش خانوادهها و آگاهی آنها نسبت به این چرخه معیوب، پررنگتر است، آنها نباید به سادگی، بنده تبلیغات آموزشی رسانهای شوند.