کد مطلب: 88417
 
تاریخ انتشار : شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۲۹
این روزها خیلی‎ها از هاشمی‌طبا می‌پرسند که به نفع روحانی کنار می‎روی؟ جواب او این است: تداوم دولت روحانی را تأیید می‌کنم ولی آمده‌ام جوانمردانه بازی کنم.
 
این روزها خیلی‎ها از هاشمی‌طبا می‌پرسند که به نفع روحانی کنار می‎روی؟ جواب او این است: تداوم دولت روحانی را تأیید می‌کنم ولی آمده‌ام جوانمردانه بازی کنم.
 
به گزارش ایران خبر، از مدت ها پیش از ثبت نام نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گمانه زنی‎های مختلفی درباره حضور شخصیت‎های سیاسی مطرح بود؛ اما وقتی سیدمصطفی هاشمی‌طبا به ستاد انتخابات کشور رفت و نام نویسی کرد، این سئوال در ذهن خیلی‏‎ها نقش بست که چرا بعد از 16 سال او دوباره وارد این عرصه شد؟ حتی به گفته خود او، بودند افرادی از دوستان، اقوام و آشنایانش که در این مدت توصیه داشتند قبل از 29 اردیبهشت به نفع روحانی کنار برود اما می گوید خودش تاکنون مصمم است تا پایان ادامه دهد.
 
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری از تمرکز بحث ها بر بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت مردم انتقاد می کند و معتقد است: اولویت سرمایه گذاری دولت نباید معطوف به اقتصاد باشد بلکه باید به حفظ میراث سرزمینی و زیستگاه انسانی ایران توجه شود وگرنه زیستگاهی برای نسل آینده باقی نمی ماند.
 
هرچند او جدی ترین رقیب خود را قالیباف می داند اما می گوید هیچ تقسیم کاری با روحانی و جهانگیری نداشته است بلکه هر آن‌‌چه را درست باشد، تأیید می کند و مقابل وعده‎های پوپولیستی نیز واکنش نشان می دهد.
 
در ادامه مشروح گفت‌وگوی وی را بخوانید:

سال 92 فضای غالب کشور طلب می کرد که یک نفر بیاید و مشکلات حوزه سیاست خارجی کشور را برطرف کند، الان اما مردم بیشتر مطالبات اقتصادی دارند و متناسب با همین موضوع هم اغلب شعارهای نامزدها اقتصادی است. با این وجود شما تا کنون چهره اقتصادی از خودتان نشان نداده‎اید و دغدغه متفاوتی دارید.
 
من دغدغه ام حفظ میراث ایران است. این دغدغه های که در سوال آمد حق است اما دغدغه هایی است که در مقابل یک دغدغه بزرگتر، باطل است. من می خواهم این مسئله روشن شود، دغدغه معیشت مردم ابزار برای نامزدهای انتخابات و سیاستمداران شده است و آنها از کلمه «معیشت مردم» سوءاستفاده می کنند.
 
این معلول مسائل دیگر است. ما این را به قیمت از دست دادن سرزمین مان داریم پیش می بریم. میراث یک نسل برای نسل آینده خیلی مهم است. نادرشاه افشار میراثش وحدت ایران بود، شاه سلطان حسین میراثش چه بود؟ میراث ما برای آیندگان چیست؟ دغدغه من این است که ما ایران را به عنوان یک کالای مصرفی، داریم مصرف می کنیم و برای نسل حاضر و نسل های آینده چیزی جز نفرین باقی نمی گذاریم.
 
یعنی شما نمی خواهید حلال یک بخش از مشکلات کشور به طور خاص باشید؛ بلکه به موضوعات عام نگاه می کنید؟

نمی خواهم بگویم حلال همه مشکلات کشور خواهم بود. من به اصل مشکلات مملکت توجه می کنم. اگر ایران نباشد، ما می خواهیم کجا زندگی کنیم؟، کجا غذا بخوریم؟، کجا کشت و زرع کنیم؟ کدام هوا را تنفس کنیم؟، کدام آب را بنوشیم؟
 
دغدغه من حفظ زیستگاه ایران است. اینکه فقط شعار بهبود «معیشت مردم» بدهیم، کاملا شعار انحرافی و ضدانقلابی است. یاسر عرفات یک زمانی مورد انتقاد و ایراد قرار گرفت اما جوابش این بود «من دنبال یک وجب خاک هستم که پایم را روی آن بگذارم»! اما ما خاکمان را داریم از دست می دهیم.
 
یعنی اگر معتقدیم رزمندگان ما به حق عمل کردند و با ایثارگری، شهادت، جانبازی و فداکاری مرزهای سرزمین ایران را حفظ کردند، حالا همان نقش را باید برای حفظ سرزمین ایران دنبال کنیم و این طور نباشد که به سرزمین خود با چشم کالای مصرفی نگاه کنیم و هیچ تلاشی برای احیای آن نداشته باشیم.
 
روز به روز از وسعت جنگل های کشور کم می شود، منابع آبی کشور رو به اتمام است، هوا آلوده تر می شود، مزارع و کشتزارها از بین می رود، در چنین وضعیتی نسل آینده کجا می خواهد زندگی کند.
 
برخی می گویند الزاما و ضرورتا نیاز نیست که صدا و سیما متولی مناظره باشد و می تواند در محیط دانشگاهی مناظرات نامزدها انجام شود. امکانات رسانه ای اعم از شبکه های اجتماعی و سایت های خبری هم می توانند مباحث را پوشش دهند. نظر شما چیست؟ اگر مناظرات از قالب صدا و سیما خارج می شد بهتر نبود؟
اصلا می شد؟ چنین چیزی ممکن بود؟ به فرض هزار نفر پای صحبت نامزدها نشستند، یک گروهی از طرف یک نامزد مأموریت پیدا می کند که هر وقت کاندیدای مخالف بخواهد صحبت کند، فضا را شلوغ کند و سوت و هورا بکشد! اگر جمعیت حاضر در سالن اجتماعات معقول باشند و بنشینند بحث ها را گوش کنند خیلی خوب است ولی به نظرم چنین کاری امکان پذیر نیست.
 
تجربه دو مناظره گذشته نشان داد که با دو رویکرد میان نامزدها روبرو هستیم. یکی نامزدهایی که چارت مناظره را می‎شکنند، یعنی وقتی مجری سئوال می پرسد، آن سئوال را سی ثانیه پاسخ داده و بعد به طرح مطالب مد نظر خودشان می‎پردازند. در مقابل برخی نامزدها هم عینا و واو به واو به سئوالات مجری مناظره پاسخ می‎دهند. به نظر شما چارت شکنی در مناظره‎ها رأی آور است و افکار عمومی را بیشتر جذب می کند یا پایبندی به قواعد آن؟
این‎ها گفتید یک تکنیک هستند؛ سوال من این است که آیا باید خدا را در کارها فراموش کرد یا باید خدا را همواره در نظر گرفت؟ معتقدم نه فقط این تکنیک بلکه تکنیک های دیگری هم وجود دارد؛ ولی آیا کسی که می خواهد رئیس جمهور شود حق دارد حقه بازی کند؟ یا اگر سئوالی مطرح شد، باید امانتدار باشد و سئوال را جواب دهد؟ تجاوز از حریم سئوال به عنوان تجاوز به حق مردم و مجری و دیگرانی است که منتظرند ببینند نامزد مربوطه چه پاسخی را می خواهد ارائه دهد. البته به قول آندره ژید، اگر خدا نباشد همه کار می شود کرد!
 
اما کاندیداها اولویت هایی دارند که چون سئوال ها شانسی و تصادفی انتخاب می شوند، امکان دارد نتوانند آن اولویت ها را در فرصت 25 دقیقه ای که از کل زمان مناظره در اختیار دارند عنوان کنند. بنابراین باید آن زمان را مدیریت کرد تا مباحث منظور نظر نیز گفته شود، نظر شما چیست؟
مناظره کنونی این شکلی است و این طوری برنامه ریزی کردند.
 
یعنی می گویید کسی که قواعد مناظره را قبول ندارد، شرکت نکند؟
بله، منتها امکانات دیگری را در اختیار نامزدها گذاشتند که نامزدها می توانند هر چه می خواهند در آن قالب ها بیان کنند. مثلا دو فیلم نیم ساعته می توانند بسازند و هرچه می خواهند بگویند. منتها مناظره را پیش بینی کردند که این طور اجرا شود.
 
اشتغال زایی از موضوعاتی است که هر نامزدی برنامه های خودش را طبق قانون برنامه ششم و سندچشم انداز 20 ساله در این باره بیان می کند. جایی گفته بودید که «دخترتان بیکار است» برای این مسئله چه برنامه ای دارید؟ از صحبت های شما بر می آید که معتقدید بخش های خصوصی و غیردولتی باید وارد عرصه اشتغال زایی شوند، آیا این طور است؟
باور ما از ایجاد شغل باید متناسب با واقعیت باشد. یعنی الان همه می گویند ما شغل ایجاد می کنیم مثلا یکی از کاندیداها گفته بود من ظرف 4 سال 5 میلیون شغل ایجاد می کنم، من اعلام می کنم ظرف یک ماه یک میلیون شغل ایجاد می کنم.
 
با چه روشی ظرف یک ماه یک میلیون شغل ایجاد می کنید؟
به نجارها می گویم قالب خشت زنی درست کنند، قالب ها را به دست افراد بیکار می دهم تا خشت زنی کنند. این هم بالاخره شغل است. چرا می خندید؟
 
این همه خشت را در نهایت می خواهید چه کار کنید؟
احسنت، شغل باید زاینده و محصولش باید قابل فروش و صادرات باشد بنابراین ایجاد شغل و تولید به همین سادگی نیست. من تعبیرم از سخنان مقام معظم رهبری در این رابطه و نام سال جاری این است که ایشان می دانند چقدر اشتغال زایی مشکل است.
 
بنابراین مکرر تأکید می کنند تا تحقق این اقدام مهم مدنظر مسئولان باشد. معتقدم شغل باید پایدار و زاینده باشد. در صنعت ما هر چقدر سرمایه گذاری کنیم که البته سرمایه های دولتی هم محدود هستند، این ویژگی باید مدنظر قرار گیرد که محصول تولیدی باید مشتری داشته باشد. در صنعت امروز شغل زیادی ایجاد نمی شود.
 
من مهندس نساجی هستم. آن موقع دو ماشین بافندگی را به یک کارگر می دادند امروز 100 ماشین بافندگی را به یک کارگر می دهند و این 100 ماشین نه فقط 50 برابر گذشته تولید می کند بلکه 500 برابر تولید دارد. در نتیجه صنعت شغل ایجاد نمی کند.
 
جدی ترین رقیبی که او را به لحاظ گفتمانی نقطه مقابل خود می دانید و به گفتمانش نقد دارید چه کسی است؟
آقای قالیباف! چون کاملا متفاوت حرف می زند. او می گوید یارانه را سه برابر می کند و به بیکاران کارانه می دهد. تکه کلامش هم همین است. البته موافق برخی از سخنان او هستم.
 
مثلا با کدام بخش از  دیدگاه های آقای قالیباف موافق هستید؟
مثلا آقای قالیباف می گوید باید به محرومان رسیدگی کنیم. یکی از برنامه های من هم این است که یارانه را قطع کنیم و به محرومان کمک کنیم.
 
اما آقای قالیباف می گوید یارانه را سه برابر باید کرد.
بله آقای قالیباف می گوید یارانه را سه برابر می کنم و بیکاران هم می توانند از دولت ماهانه 250 هزار تومان پول بگیرند. یا می گوید حاشیه نشین ها هم باید در رفاه باشند.
 
خوب با این وصف، چه اتفاقی می افتد؟ بقیه هم این انگیزه را پیدا می کنند تا به حاشیه شهرها بیایند تا از آب، برق و خانه بهره مند شوند. نگاه من برعکس است معتقدم باید روستاها و شهرهای کوچک آباد شوند تا اینقدر مهاجرت به حاشیه شهرها نداشته باشیم.
 
آقای قالیباف اعلام کرد ظرف 4 سال درآمد کشور را 2.5 برابر و یارانه را 3 برابر می کند، اصلا امکان پذیر است؟
همانطور که گفتم بله می شود یارانه را سه برابر کرد البته به شرطی که قیمت دلار از 3 هزار تومان به 15 هزار تومان برسد! به این ترتیب کلی پول گیر دولت می آید. اینگونه شعارها شدنی است اما باید دید تبعاتش چیست. شغل را هم که گفتم با خشت زنی می توان کلی شغل ایجاد کرد!
 
شوخی‌هاشمی‌طبا با قالیباف:۱ماهه،۱میلیون اشتغال‌زایی می‎کنم!
 

 
به نظر شما بازگشت به پوپولیسم چقدر روی افکار عمومی تأثیر دارد و چقدر مخرب خواهد بود؟ برخی معتقدند مردم دیگر متوجه هستند و جذب وعده های پوپولیستی نمی شوند. اما برخی هم نگران فریب دادن مردم هستند.
من هم معتقدم که مردم از اینگونه حرف‎ها خوششان می آید. اما از صحبت من که می گویم یارانه ها را قطع می کنم خوششان نمی آید؛ چون می گویند هاشمی طبا که چیزی نمی دهد، شاید آن نامزدی که وعده می دهد؛ این کار را بکند!
 
پس از مناظره دوم این تصور ایجاد شد که شما با آقایان جهانگیری و روحانی تقسیم کار داشتید و دیدگاه آنها را تقویت می کنید، آیا این طور است؟
خیر، من با همسرم برای اینکه نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوم صحبت کردم، اما با هیچ شخصیت سیاسی برای آمدنم کوچکترین صحبتی نداشتم.
 
فقط قبل از ثبت نام صحبتی دوستانه و 5 دقیقه ای با آقای سلطانی فر انجام دادم و به او گفتم می خواهم نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوم، او تعجب کرد و با خنده گفت «برای چه می خواهی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوی؟»، علتش را به او گفتم ولی هیچ هماهنگی‎ای با کسی نداشتم.
 
هرگز هم با آقای جهانگیری و آقای روحانی صحبتی نداشتم. البته من همان طور که گفتم موافق تداوم دولت آقای روحانی هستم.
 
بعد از ثبت نام و تأیید صلاحیت شدن چه طور؟ آیا صحبتی با شما نشد؟
اصلا. من آقای روحانی را در 4 سال گذشته ندیده بودم. به تازگی او را در صدا و سیما دیدم.
 
خانواده و آشنایان، آیا به شما مشاوره ای می دهند یا توصیه ای می کنند؟
بعضی ها دوست ندارند و می گویند «چرا آمدی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدی»؟ می گویند «بیکار بودی که خودت را در این گرفتاری انداختی»؟
 
فرزندان و خانواده خودتان چطور؟ درباره نامزدی شما در انتخابات ریاست جمهوری چه می گویند؟
بعضی وقت ها نقد و بعضی وقت ها تأیید می کنند. بستگی به حال و هوایشان دارد. البته بعد از اینکه من گفتمانم را این طور شروع کردم دیگر نگفتند چرا؟ گفتند بد نیست. حقیقتا قبل از آن می ترسیدند من مقداری فول و اشتباه کنم.
 
الان دوستان، آشنایان و کسانی که با آنها در ارتباط هستید به شما توصیه می کنند به نفع نامزدی کنار بروید؟
بله، بعضی از من سئوال می کنند به نفع آقای روحانی کنار می روی؟ یا توصیه می کنند به نفع آقای روحانی کنار بروم.
 
پاسخ شما به آنها چیست؟
من می گویم تداوم دولت آقای روحانی را تأیید می کنم ولی آمدم فِرپِلی و جوانمردانه بازی کنم. حالا باید دید چه پیش می آید.
 
یعنی تا آخر انتخابات و روز 29 اردیبهشت در صحنه خواهید بود؟
من خواهم بود. اما یک مطلبی را بگویم. برخی می گویند حرف مرد دو تا است. چون می بیند حرفش غلط است باید اصلاح کند اما الان تصمیمم همان است که گفتم.
 
برخی معتقدند شما مامور خنثی کردن صحبت های آقای رئیسی هستید چون او دائم بر دولتی شدن همه امور تأکید می کند اما شما به عکس این روند اعتقاد دارید. این برداشت درستی است؟
خیر اصلا این طور نیست. من نه در تأیید کسی برنامه دارم نه در رد کسی. من درباره آنچه معتقدم درست است صحبت می کنم. هر کس حرف حسابی بزند او را تأیید می کنم.
 
مثلا آقای قالیباف می گوید باید به محرومان رسیدگی کرد یا در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی گام برداشت یا صنعت توریسم را رونق داد، من هم تأیید می کنم. اما وقتی می گوید یارانه را سه برابر خواهد کرد، مخالفت می کنم و می گویم نه اینجا را خراب کردی، من این قسمت حرف‎هایت را قبول ندارم.
 
حامیان آقایان رئیسی و قالیباف هستند می گویند آقای هاشمی طبا یک متر گرفته و دائم دور کمر دولت را اندازه می زند که مبادا صحبت های نامزدهای مطلوب ما بر حجم دور کمر دولت بیافزاید، پاسخ شما چیست؟
منظورشان این است که نباید دولت را بزرگ کرد؟ این اعتقاد همه است. دولت نمی تواند اینقدر تعهد بپذیرد. درآمد دولت از فروش ارز حاصل از فروش نفت، واردات و مالیات تأمین می شود. آیا باید عرضه فروش ارز را به بازار زیاد کند؟ واردات را افزایش دهد؟ یا بر مالیات بیفزاید؟ بحث آقایان بزرگ کردن دولت و ولخرجی است، من با این نگاه مخالفم.
 
یعنی شما صحبت های آقایان رئیسی و قالیباف را بازگشت به اقتصاد دولتی می دانید؟
اصلا تحقق این وعده ها را امکان‌پذیر نمی دانم. آنها نگاه انحرافی به این حوزه دارند. اصلا این نگاه ضد منافع ملی است. ضمن آنکه قطعا نمی توانند به این شعارها عمل کنند یا می روند سوخت و ارز را گران می کنند یا مالیات را اضافه می کنند.
 
آقای قالیباف تاکنون هر کاری در تهران کرد، پولش را از مردم گرفت. حالا می خواهد پول به مردم بدهد! او می گوید 25 میلیون نفر زیر خط مطلق فقر هستند، حالا چه طور می خواهد از آنها پول بگیرد که بعد به آنها بدهد؟ نمی تواند. اصلا نمی شود. در مجموع من اصلا مأموریتی ندارم اما اگر مسئله ای را می بینم وظیفه وجدانی ام است که آن را بگویم.
 
برخی معتقدند که این شعارها به نوعی بازگشت به دوره احمدی نژاد است که با وعده های پوپولیستی کسب رای کرد.
بله، اما عملکردشان مثل احمدی نژاد نخواهد بود؛ بلکه وارد یک گودی شده اند که رأی بگیرد.
 
منتقدان آقای روحانی دائم به سبد رأی منفی او اشاره می کنند و معتقدند آرای منفی او نسبت به سال 92 زیاد شده است. آیا این وضعیت شامل حال آقای قالیباف با سابقه 12 سال مدیریت در شهرداری تهران نیز می شود یا خیر؟
او هم موافق دارد و هم مخالف دارد. من خودم درباره آقای قالیباف هم جنبه های مثبت می بینم و هم جنبه های منفی. مثلا آقای قالیباف تونل توحید را ساخت، من می گویم اگر شهرداری پل می زد، هزینه اش 40 میلیارد تومان می شد اما شهرداری 800 میلیارد تومان هزینه کرد و تونلی غیرایمن هم ساخت. از نظر من کار بدی کرد. حالا شاید متخصصینش بگویند «خیر کار خوبی است». من نظر خودم را می گویم.
منبع : خبرآنلاین