کد مطلب: 80969
 
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۰۹
اساساً جهان سوم جایی است که یک عده با عملکردشان شرایط را بحرانی کرده و باعث ایجاد نگرانی در مردم می‌شوند. بعد هفتاد، هشتاد میلیون آدم احساس نگرانی می‌کنند و در نهایت همان دسته اول در حالی که خدمت مردم عزیز و فداکار سلام عرض می­‌کنند، با اعلام این نکته که «جای نگرانی نیست و مردم آرامش خود را حفظ کنند»، ماله را به بدنه جامعه می‌کشند. با این توضیح، در ستون کلاغ‌پر امروز به مقوله نگرانی و انواع آن می‌پردازیم.
 
به گزارش ایران خبر، به طور کلی ما ایرانی‌ها آدم‌های نگرانی هستیم. یعنی دو دقیقه بخواهیم در آرامش باشیم، بدنمان پس می‌زند و بسرعت یه چیزی گیر می‌آوریم که نگرانش شویم. بعد هرطوری شده آن مشکل را حل می‌کنیم و از نگرانی درمی‌آییم اما مشکل اینجاست که حالا دیگر مادرمان رها نمی‌کند و نگران است. اساساً مادر‌های ایرانی اول یک نگرانی کوچک بودند که بعد از چند وقت تبدیل به مادر شدند. نماد این نگرانی آریایی هم ثریا قاسمی بود. در سریال در پناه تو اینقدر نگران شد تا آخر سرنوشت لعیا زنگنه ‌آن طور شد. یعنی هر دفعه تلویزیون ثریا قاسمی را نشان می‌داد، مادر من نگران می‌شد که «چرا دیر کرد این بچه، یعنی کجاست؟ خدایا به خودت سپردمش» حالا بنده کنارش نشسته بودم. از طرفی پدرها هم از ابتدای خلقت یک سری نگرانی داشتند که در فیش حقوقی و قبوض برق متبلور می‌شد. گوشت هم قبل از اینکه پروتئین باشد عامل نگرانی پدرها بود که هر روز قیمتش بالا می‌رفت. کولر هم که تا به امروز باعث سکته هزاران پدر آریایی شده است.
 
اگر از اینها که بگذریم عاشق شدن ما ایرانی هم پر از احساس نگرانیست. «نگران گشت ارشاد، نگران اینکه نکنه فک و فامیل ببینن تو خیابون، نکنه باباش موافق نباشه، نکنه زن عموی 90 ساله مادرش فوت بکنه، همه چی تا یک سال عقب بیفته. نکنه دولت عوض شه وام ازدواج رو کنسل کنه.» خلاصه بذر نگرانی از همان بدو تولد و در عنفوان کودکی در تمام ایرانی‌ها کاشته شده، داشته شده بلکه پسندیده شده. حالا تصور کنید مدیریت تمام سازمان‌ها و ادارات و ارگان‌های کشور افتاده باشد دست یک سری آدم نگران.حال بسته به اینکه مدیر یا مسئول در کدام سازمان یا اداره به انجام وظیفه بپردازد این نگرانی متفاوت است. مثلاً اگر مدیر صدا و سیما باشد مدام نگران این است که مبادا مردم مثلاً با این خبر که «150 نهنگ در شمال دریای مدیترانه دست به خودکشی دسته جمعی زدند» یا «مردم شهر بوینس‌آیرس در اعتراض به کم بودن دستمزد کارمندان مترو زیپ کاپشنشان را باز کردند» تحریک شوند، از پایه اکثر اخبار را تکذیب می‌کنند.

یا اگر مدیر شهرداری باشد مدام نگران رئیس جمهوری نشدن است یا اگر عضو شورای شهر باشد نگران اتصال محکم دو شاخ بز است که کسی نیست جدا کند. یک عده هم هستند نگران نیستند اما ادای نگران‌ها را درمی‌آورند. به این گونه نگران‌ها دلواپس نیز گفته می‌شود. یک عده هم خودشان نگران نیستند اما باعث نگرانی آحاد مردم می‌شوند. این نوع در جامعه به مهرورزان شهرت یافته‌اند. در هر صورت اگر دیدید یک نفر زیادی نگران است، شک کنید و تا می‌توانید از او دوری بجویید.
منبع : روزنامه ایران