کد مطلب: 16865
 
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۳
جرائم خشن و نقض حقوق شهروندی
 
در سطح جامعه، هرازگاهی شاهد وقوع جرائمی هستیم که جامعه را تحت تاثیر قرار داده و آرامش اعضای جامعه را برهم می‌زند. به طور کلی این جرائم که از آنها تحت عنوان جرائم خشن یاد می‌شود با ایجاد ناامنی در جامعه مشکلاتی را برای افراد و مسئولان یک جامعه ایجاد می‌کند. با اینکه هنوز آمار دقیق و کاملی از جرائم خشن در کشور وجود ندارد اما شواهد نشان‌دهنده این واقعیت است که چنین پدیده‌ای در کشور ما کمتر نشده است. در رابطه با افزایش جرائم خشن می‌توان گفت هیچ یک از مسائل جامعه به‌‌تنهایی عامل ایجاد جرم نیست بلکه، هر یک زمینه‌‌ای برای ایجاد جرم است. از این‌رو، یافتن عوامل وقوع این گونه جرائم و ریشه‌یابی آن به هیچ وجه کار آسانی نیست. مهم‌ترین دلیل وقوع این پدیده فرهنگ و شرایط معیشتی است. وقتی شرایط معیشتی، نامطلوب باشد سرقت، تکدی‌گری و... به وجود می‌آید. فساد را هم می‌توان شامل این قاعده دانست. گاهی بر اثر وجود فساد، جرائم خشن در جامعه شکل می‌گیرند که اصولا به صورت زنجیره‌ای اقدام به ارتکاب جرم کرده و ترس در فضای جامعه ایجاد می‌کنند. از سوی دیگر اکثر جامعه‌شناسان معتقدند وقوع چنین جرائمی اغلب یک موضوع فردی نیست که بگوییم یک فرد مقصر است و باید تنبیه شود چراکه، در بروز این پدیده شرایط اجتماعی هم تاثیرگذار است. ساقط کردن یک انسان از زندگی و هویت خویش توسط فردی که مرتکب جرائم خشن می‌شود، نشان‌دهنده این موضوع است که مجرم به هیچ وجه به پیامد عمل خویش فکر نکرده و تحت تاثیر شرایطی دست به اقدامات اینچنینی می‌زند بنابراین، در ریشه‌یابی این موضوع می‌توانیم به مسائل روحی و روانی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل بروز چنین اتفاقاتی در سطح جامعه اشاره کنیم. موضوع دیگر این است که باید بررسی شود این جرائم و خشونت‌ها با چه مجوزی در جامعه شکل می‌گیرد. به بیان دیگر، باید بررسی شود چرا اقدام به چنین جرائمی توسط افراد در جامعه صورت می‌گیرد؟ شاید در رابطه با این موضوع توجه به این نکته ضروری باشد که گاهی خلا قوانین در کشور و تسامح نسبت به افرادی که مرتکب جرائم خشن در جامعه می‌شوند تصمیم برای ارتکاب این جرائم را ساده‌تر می‌کند. با این اوصاف، قانون باید به این موضوعات رسیدگی کند وگرنه، انجام اینگونه جرائم خشن در جامعه سرازیر شده و جامعه را از قانونمداری و قانونمندی دور می‌کند. از طرفی، جرائم خشن حقوق شهروندی افراد را زیر پا گذاشته و حقوق مدنی افراد را زیر سوال می‌برد بنابراین، باید از سوی مسئولان و دستگاه‌های قانونی این موضوع ریشه‌یابی شود و مسئولان در این زمینه هوشیارانه‌تر عمل کنند چراکه، اگر از این مسائل ساده بگذرند و آن را پیگیری نکنند جامعه از ناهنجاری‌ها سر ریز شده و همه ارکان کشور را با مشکل مواجه می‌کند. نکته دیگری که در این حوزه حائز اهمیت است، تمرکز اکثر جرائم خشن روی زنان است که این موضوع به‌ویژه در جامعه ما بیشتر از سایر جوامع نمود دارد. به بیان دیگر، جرائم خشن در جامعه اغلب علیه زنان رخ می‌دهد که هدف عمده آن هم ایجاد رعب و وحشت است. از این‌رو، در تمامی این موارد باید قصد و هدفی که پشت چنین اقداماتی است مشخص شود چراکه، مشکلاتی که این قبیل اقدامات برای جامعه به وجود می‌آورد به مراتب شدیدتر از مشکلاتی است که برای قربانیان این‌گونه جرائم ایجاد می‌شود. در برخورد با این جرائم هم ناتوان‌سازی و هم بازدارندگی مهم است. حتی در کشورهای پیشرفته هم مجازات وجود دارد اما، بر اثر همان عوامل پیشگیری، تعادل ایجاد شده‌است. صرفاً با عوامل مجازات‌کننده نمی‌توان جرائم را کنترل کرد از این‌رو، راه‌حل اساسی در این راستا اقدامات پیشگیرانه است. دولت و نهادهای شبه‌دولتی در این زمینه باید با هم همکاری کنند وگرنه، جرائم خشن در اجتماع تبدیل به پدیده‌ای شایع می‌شود که از درون سلامت جامعه را تهدید می‌کند.

* جامعه‌شناس و استاد دانشگاه