داخلی صفحه جامعه آرشيو خبر

سرقت موتورهای سنگین

اعضای این باند تحت عنوان مأمور پلیس و با اسلحه به سراغ افرادی که موتورهای سنگین غیرمجاز داشته، رفته و نقشه سرقت موتورها را اجرا می‌کردند. به‌دنبال سرقت این موتورها، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و متهمان این پرونده بازداشت شدند. سردسته این باند در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» از انگیزه‌اش برای سرقت‌ها می‌گوید.

شغلت چیست؟

من بهترین مکانیک این شهر هستم و البته در کار خرید و فروش لاستیک هم هستم.

چه شد که کارت به دزدی کشید؟

با مردی به‌ نام احمد که در کار بساز و بفروشی بود آشنا شدم. او حدود یک میلیارد تومان سرم کلاه گذاشت. دزدی کردم که بتوانم بدهی‌هایم به مردم را بدهم.

شگرد سرقتت چطور بود؟

از طریق یک سایت آگهی با چند نفر که موتورهای سنگین داشتند آشنا شدم. به‌عنوان خریدار سر قرار با آنها می‌رفتیم اما در محل قرار خودمان را مأمور معرفی می‌کردیم و موتورها را سرقت می‌کردیم. دو موتور سرقت کردیم که یکی را 16 میلیون و دیگری را حدود 20 میلیون فروختیم و از چند افغانی هم تحت عنوان مأمور سرقت کردیم. 

داماد ناخلف طراح سرقت بود

چهار مرد جوان به‌عنوان مأمور آب وارد خانه‌ای ویلایی شده و با بستن دست و پای زن صاحب خانه نقشه سرقت را اجرا کرده بودند. متهمان وقتی در دام پلیس گرفتار شدند در تحقیقات مدعی شدند برای آزادی یک زندانی دست به سرقت زده‌اند.

نقشه را چه کسی طراحی کرد؟ داماد همین خانواده نقشه را کشید. او از قبل می‌دانست که کنتور آب خانه پدرزنش خراب است به ما گفت اول صبح بروید و در بزنید پدر خانمم سر کار است و مادر خانمم در خانه تنهاست.

می دانستید داخل خانه پول است؟ آرش- داماد خانواده- گفته بود که دست‌های مادرزنش پر است از النگوهای طلا. البته به ما گفته بود که داخل گاوصندوق هم وسایل عتیقه زیادی است.

چطور این کار را انجام دادید؟ زن صاحب خانه در را باز کرد و زمانی که من رفتم سمت کنتور آب، همدستم دهان زن صاحب خانه را گرفت. بعد آرش آمد داخل و دست و پایش را بست و ما هم طلاهایش را سرقت کردیم.

چقدر سرقت کردید؟ نزدیک 20 میلیون تومان طلا بود ولی نتوانستیم گاوصندوق را سرقت کنیم چون کلید را به‌دست نیاوردیم.

هدف آرش ازسرقت خانه پدرزنش چه بود؟

حقیقت این بود که پسر این خانواده به اتهام مواد مخدر به زندان افتاده بود و برای آزادی‌اش پول لازم بود. زن میانسالی که ما از او سرقت کردیم نامادری پسر زندانی بود. پدرش هم لج کرده بود که چرا پسرش به کار خلاف دست زده است، گفته بود پول نمی‌دهم تا در زندان بماند. اما خواهر این پسر از شوهرش خواسته بود که کمک کند تا برادرش آزاد شود او هم به خاطر همسرش نقشه سرقت از خانه پدرزنش را کشید. البته با این پول سرقتی پسر زندانی را آزاد کردیم.

طمع دردسرساز

در میان دستگیر شدگان متهمانی هستند که به خانه‌ای دستبرد زده و 70 میلیارد تومان سرقت کرده‌اند. سردسته این باند تا به حال 10 بار به زندان رفته و بعد از آزادی با همدستی اعضای باندش از 12 خانه سرقت کرده است. متهم در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» ماجرای سرقتشان را چنین بازگو کرد:

خانه را از قبل شناسایی نکرده بودیم و خیلی اتفاقی رفتیم اما از شانس ما خانه یک مرد ثروتمند بود.

70 میلیارد تومان پول نقد سرقت کردین؟ طلا، سکه، عتیقه، ساعت طلا، .... 70 میلیارد تومان بود.

خانه سیستم امنیتی نداشت؟ سیستم خاصی نداشت، در را به روش توپی زنی باز کردیم.

چطور فهمیدی که کسی داخل خانه نیست؟ چراغ خاموش بود. زنگ زدیم وقتی کسی در را باز نکرد وارد خانه شدیم.

با پول‌ها چکار کردی؟ رفتیم شمال و کمی تفریح کردیم. می‌خواستم با پول‌ها خودم را به انگلیس برسانم اما دوستم اشتباهی مرتکب شد که همه کارها خراب شد.

چه اشتباهی؟ فردای روز سرقت یکی از همدستانم طمع کرد و دوباره برای سرقت به آن خانه رفت. ساعت 7 صبح رفت و چند عدد ساعت سرقت کرد و آنها را برای فروش در یک سایت گذاشت از آنجا که ساعت‌ها مارک دار و گرانقیمت بود. همین آگهی ما را لو داد و به دام افتادیم.