کد مطلب: 122878
 
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۹
حالا چه کسی می‌تواند دنیای بی‌اینترنت را تصور کند؟ البته می‌شود بدون اینترنت زندگی کنیم اما روزگار دشواری را پیش رو خواهیم داشت و چه بسا شکنجه‌گاهی را در برابر بشریت احساس کنیم.
 
به گزارش ایران خبر،  آنگاه زمین برای زیستن، تبعیدگاهی ملال‌انگیز خواهد بود. اینترنت به یکباره یا در زمانی اندک به وجود نیامده است، بلکه حاصل تلاش و رنج و بردباری همیشگی همه انسان‌ها بوده است. از خوارزمی خودمان که الگوریتم را به جهانیان اهدا کرد تا این اواخر آقای بیل گیتس و زاکربرگ و دیگران که یافته‌ها و دستاوردهای جهانشمول‌شان در عرصه نرم‌افزارهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی. جملگی از شرق اندیشمند تا غرب مقلد، تا توانسته‌اند جهان را حداقل در حال و هوای فناوری‌های نوین‌اش، خوش نقش‌تر و دلنشین‌تر کنند، اما موضوع و بهانه اصلی این یادداشت، یکی از زائده های شگفت‌انگیز آن است؛ «استارتاپ».  اینجا می‌خواهم چند نکته درباره اهمیت «استارتاپ» و تأثیرات فرهنگی‌اش  عنوان کنم تا موضوع روشن‌تر شود.
برتری فرهنگ بر اقتصاد تکنولوژی
دست‌کم یکی از گفته‌های مهم مارکس، نظریه پرداز تأثیرگذار آلمانی در حوزه اقتصاد سیاست، تا همین الان اشتباه از آب درآمده است. او معتقد بود که فرهنگ در جوامع روبنا است و اقتصاد زیربنا را می‌سازد. اگر همین را در همین لحظه با یک فرد مطلع چینی یا روسی مطرح کنید، به شما می‌خندد. چرا که اصلاً و با گوشت و استخوانش فهمیده است که چنین چیزی اصالت ندارد. استارتاپ‌های چینی و روسی توانسته‌اند رقبای قدرتمند و قوی‌بنیه اقتصادی خود در امریکا و اروپا را پشت سر بگذارند و با تکیه بر نیازهای فرهنگی و ویژگی‌های سرزمینی و ملی خود رقبای غربی‌شان را پشت سر بگذارند. در دنیای استارتاپ‌ها فرهنگ ویترین و ظاهر نیست بلکه مبنا و اصل است. استارتاپ‌ها با اکوسیستم فرهنگی که ساخته‌اند این را بیش از سایرین به اثبات رسانده‌اند.
جاده‌سازی روی راه‌های قدیمی
تفکر در اکوسیستم استارتاپی بر این مدار است که قرار نیست با ظهور فناوری‌های نوین، قدیمی‌ها را  کنار بگذاریم. اگر بزرگراه تهران-کرج قدیمی شده باشد و آسفالت‌هایش فرسوده و پر از چاله، کسی نخواهد گفت که این جاده را رها کنیم و بزرگراهی بسازیم با مصالح جدید. حتی هنوز هم مسیر جاده تاریخی ابریشم، گرامی داشته می‌شود و همین سال گذشته میلادی، به‌صورت رسمی فعالیت‌اش را به‌صورت جدی‌تر در جمهوری خلق چین آغاز کرد. یکی از کارکردهای اجتماعی استارتاپ‌ها زنده کردن و احیای سنت‌ها، رویه‌ها و ساختارهای فرسوده اما اصیل گذشته است.
نخبگان و استارتاپ‌ها
نخبگان و سرآمدان، همه چیز  یک جامعه هستند. پس ما هر کاری که باید انجام دهیم، حتماً می‌باید که یک کرسی ویژه و والا به این گروه اعطا کنیم تا کارها درست پیش برود؛ اگر غیر از این باشد، راه به ناکجا آباد خواهیم برد. برخلاف بسیاری از بازارها و حوزه‌های اقتصادی سنتی، امکان رشد، مدیریت و رهبری نخبگان جوان ایرانی در اکوسیستم استارتاپی یک ویژگی ممتاز استارتاپ‌هاست؛ جایی که به دور از ساختارهای سنتی قدرت، فکر و ایده‌های نو می‌توانند راهبری سیستم‌ها را به دست بگیرند، ساختارشکنی کنند و از همه مهم‌تر خلق ارزش.
راهی برای بن‌بست شکنی
استارتاپ‌ها اگر می‌خواهند در این جامعه، یعنی جامعه ایرانی موفق شوند، می‌باید که تبدیل به یک پدیده «فنا-فرهنگی» شوند. این واژه ساختگی اما مفهوم ذاتی مثبت و درستی دارد. یعنی فعالیت‌های علمی می‌باید که در بستر فناوری و بر پایه فرهنگ درست و بومی جامعه ما  پیش بروند تا به نتیجه درست و کارساز برسند. این کار، کار استارتاپ‌هاست؛ استارتاپ‌‌ها در حقیقت براساس خواست جامعه در پهنه فرهنگی‌شان و با ابزار فناوری، نضج می‌گیرند و نهال می‌شوند و ثمر می‌دهند.«استارتاپ‌‌» از آنجا که کارش «شروع کردن» حول یک مشکل یا رفع نیاز است، براحتی می‌تواند موانع به ظاهر بن‌بست را با تدبیر و علم و فناوری و منتوری پیشینیان و حمایت فرشتگان جامعه و...، بگذراند و به دنیایی بهتر برسد. جوانان امروز ایران، به‌گواه همه جهان، خلاق و فکور هستند. با قوی‌تر کردن فرهنگ اعتماد به جوانان، می‌توانیم استارتاپ‌‌هایی داشته باشیم که بسرعت و با قدرت، سبب سربلندی ما خواهد شد و در پس آن، اقتصاد دانش‌بنیان و زیست‌بوم کارآفرینی و نوآوری را پربار و ثمربخش خواهد کرد. کوچه استارتاپ، بی‌بن‌بست است و پیوسته. این کوچه به بزرگراه‌های خوش آب و هوا راه دارد!
منبع : ایران آنلاین